کمی مرا دوست بدار
کمی از قانون راهنمایی عدول کن
کمی دست راست خود را برای من رها کن
که بازوانت ساحل نجاتند...

..
+ نوشته شده در شنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 19:34 توسط پردیس
|
کمی از قانون راهنمایی عدول کن
کمی دست راست خود را برای من رها کن
که بازوانت ساحل نجاتند...

..
مامان شاکیه . میگه دیگه همون دو دقیقه هم بیرون نمیای !
دنیام دنج تر شده دور از آدم های اطراف !
خوشحالم . دوست دارم این دنیای دنج رو .

خدایا من پُرَم از مشکل های گره کوره افتاده به جانشان...
خدایا همه امیدم به همین صلواتهاست ، همه امیدم به توست !
خدایا من به امید معجزه ی غریب نوازی توست که نفس میکشم ؛
نشان به همان نشان که من غریبم و تو غریب
پس بی شک تنها تویی که مونسی در غربتم ....

آخراشه .
چرا همه ی چیزای خوب زود تموم میشن؟!
